کد مطلب:211197 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

لطایف سخنان امام صادق
فرمود تو را بر عبادت مقدم دارید كه خدای تعالی چنین دستور فرموده است التائبون العابدون و اضافه كرد كه توبه آنست كه شخص دست از معاصی باز دارد و روی به اطاعت خدا آورد و حقیقت



[ صفحه 408]



ذكر خدای تعالی آنست كه شخصی خود را به كلی فراموش كند و تسلیم امر حق نماید چنانچه خودش در تعریف چنین مردی فرمود و یختص برحمته من یشاء یعنی مخصوص گردانم به رحمت خود هر كه را خواهم و در این جا واسطه و اسباب را از میان برداشته است تا بدانند كه رحمت او عطای محض است و مستقیم به بنده مرحمت می كند.

فرمود مؤمن آن است كه به نفس خود قائم باشد و عارف آنست كه به خدای خود قائم باشد - درباره ی عشق فرمود عشق جنون الهی است نه مذموم است نه ممدوح و سر معاینه آنگاه مسلم شود كه رقم دیوانگی بر آدمی كشند.

فرمود از خوشبختی مرد آنست كه دشمنش عاقل باشد.

فرمود از مصاحبت و همنشینی پنج كس در حذر باشید.

اول دروغ گو همیشه با وی در غرور باش

دوم احمق كه در وقت سود تو ندانسته خواهد كاری كند كه زیان تو در او باشد

سوم بخیل كه در بهترین وقتی از تو ببرد و تو را تنها گذارد

چهارم بد دل كه در وقت حاجت تو را ضایع كند

پنجم فاسق كه تو را به یك لقمه بفروشد

فرمود خداوند تعالی در دنیا بهشتی و جهنمی دارد كه بهشت آن عافیت است و دوزخ آن بلا - بهشت عافیت آنست كه كار خود را به خدای واگذاری - و دوزخ آن است كه به نفس خویش گذاری.

فرمود اگر صحبت اعداء اولیاء را مضر بوده آسیه را از صحبت فرعون ضرر رسیدی و اگر صحبت اولیاء اعداد را نافع بود زن نوح و لوط از صحبت ایشان منفعت بردی.

یك روز داود طائی نزد امام صادق علیه السلام آمد گفت ای پسر رسول خدا مرا پندی ده كه دلم سیاه شده است آن حضرت فرمود یا داود تو زاهد زمانه ی تو را به پند من چه حاجت؟

داود گفت ای فرزند رسول خدا شما را بر همه خلایق افضلیت است و واجب است كه همه خلایق را پند دهی.

امام صادق علیه السلام فرمود من می ترسم روز قیامت جدم بفرماید چرا متابعت من نكردی و این كار به نسب نیست بلكه به عمل صالح است كه قبول حضرت حق افتد.

داود به گریه افتاد و گفت بار خدایا این كه از خاندان نبوت است و جدش رسول خدا



[ صفحه 409]



می باشد و مادرش بتول عذراست چنین می ترسد پس داود چگونه باشد و چگونه مضطرب و پریشان نباشد.

امام صادق علیه السلام در عبادت مردم را به خدا رهبری می كرد می فرمود كاری نكنید كه روز قیامت از خدا بترسید و شرمنده باشید و خود همواره در انزوا و عبادت به سر می برد و از دست روزگار دلگیر بود می فرمود فسد الزمان و تغییر الاخوان.

از او پرسیدند درویش صابر فاضل تر است یا توانگر شاكر فرمود درویش صابر زیرا توانگر را دل با دنیاست و درویش را دل با خداست.

فرمود عبادت جز به توبه راست نیاید پس توبه را در راه خدا مقدم دارید بر عبادت چنانكه خدای تعالی فرموده التائبون العابدون - توبه نماینده حال بندگی و خضوع و شناسائی معرفت است و این خود عبادت است.

از نصایح آن حضرت است:

فرمود شش طایفه به شش خصلت هلاك می شوند

1- امرا به جور و ستم

2- عرب به عصبیت قومی

3- دهاقین به كبر و نخوت

4- تجار و بازرگانان به خیانت

5- اهل الرستاق بالجبر

6- علماء به حسد و منع وجود و سوءظن به معبود

فرمود من سعی در انجام حاجت دشمن می كنم مبادا كارش از جای دیگر انجام شود و از طرف من ممنون نشود.

فرمود هر كس اكرامت كند اكرامش كن - هر كس تحقیرت نماید نفس خود را تكریم كن.

فرمود صله رحم عمر را زیاد می كند - صدقه رفع بلا می نماید زبان خوب عمل خوب می آورد و رزق را می افزاید.

فرمود هر كس به زن و فرزندش وسعت دهد عمرش افزون شود.

فرمود سه چیز عزت است بخشش به دشمن - عطا به كسی كه تو را محروم كرده باشد



[ صفحه 410]



صله به كسی كه تو را قطع كرده باشد.

فرمود چهار چیز است كه كم آن زیاد است و آن آتش - قرض - مرض - دشمنی است

- كفاره عمل سلطان احسان به اخوان است.

بپرهیز از مجالست شعرا زیرا كه به مدح شما را مغرور سازند و بهجی تشجیع كنند

در مقام مناجات می گفت الهی انت بما انت له من العفو اولی منی بما انا له اهل للعقوبه

یعنی بار خدایا آنچه تو بر آنی از عفو اولی است از آنچه من مستحقم از عقوبت فرمود عیال مرد اسیر اوست هر كه خداوند به او توسعه دهد باید بر زن و فرزند خود و اگر نكند خداوند نعمت را از او زائل نماید.

فرمود هر كس كسی را مسرور نماید به مال یا اخلاق یا خدمت و غیره خداوند ملكی را می آفریند تا به عبادت او را تمجید و تحمید نماید - و در روز واپسین او را از تنهائی و وحشت نجات دهد.